سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش دو گونه است [ در طبیعت [سرشته و [ به گوش [شنیده و تا سرشته نباشد، شنیده سود ندهد . [امام علی علیه السلام]
چهارده معصوم صلوات الله علیهم اجمعین

شهادت مولی الموحدین آقا علی امیرالمومنین، علیه افضل الصلوات المصلین، را به ساحت مقدس آقا صاحب العصر و الزمان، عجل الله تعالی فرجه الشریف، تسلیت عرض می کنم.

آقا علی بن ابی طالب در روز نوزدهم ماه رمضان در محراب مسجد کوفه هنگام نماز صبح، فُزتُ وَ رَبِّ الکَعبَه فرمود و محراب به خون سرش رنگین شد.

      این ندا آید از عالم بالا
کشته شد در نماز علی والا
مظلوم علی جان مظلوم علی جان
گردیده قربان در راه قرآن

نمازگزاران همواره اوقات آقا امیرالمومنین را با صلابت دیده بودند. قهرمان قهرمانان، دلیر مردی که با علم به قتل پیامبر -صلی الله علیه و آله وسلم- جای آن وجود مبارک خوابید. اما با همان صلابت، هنگامی که یتیمی را می دید، زانوان مردافکنش می لرزید و در برابر اشک یتیم زانو می زد و با محبت او را نوازش می کرد.

وقتی مرد نابینای مسیحی را دید که مستمندانه و فقیرانه ایستاده تا کمکش کنند، فرمان داد از بیت المال برایش حقوق قرار بدهند. در همان حال، برادر فقیر نابینایش به خاطر عیال وار بودنش تقاضای حقوق بیشتری از بیت المال کرد، حضرتش آهن گداخته را نزدیک دستش برد و فرمود:" من فردای قیامت به خاطر مصرف نا به جای بیت المال چه طور جواب خدا را بدهم".

چقدر در مقام  آقا امیرالمومنین، شیعیان و دوستداران، کتابها نوشته اند و شعرهای طولانی سروده اند و از دریای بیکران علم امیر بیان، بهره ها برده و خیر دنیا و آخرت را از آن خود کرده اند و به عجز خود در برابر عظمت مولای متقیان، اعتراف کرده اند.

چه شود که ای شه لا فتی ، نظری به جانب ما کنی 

که به کیمیای نظاره ای ، مس قلب تیره طلا کنی


تو به شهر علم نبی دری ، تو ز انبیاء همه برتری

تو غضنفری و تو صفدری ، چه میان معرکه جا کنی

تو زنی به دوش نبی قدم ، فکنی بتان همه از حرم
حرم از وجود تو محترم ، تویی آنکه نماز را به پا کنی

حتی غیر مسلمان ها مدهوش علم آن حضرت شده اند، تا جایی که جرج جرداق مسیحی (استاد ادبیات عرب در لبنان) می گوید: "جاذبه های کلمات امام علی علیه السلام شوری در من ایجاد کرد که دویست بار نهج البلاغه را مطالعه کردم".

 اقیانوس نهج البلاغه تا قیام قیامت راه گشاست. انسان به هر درد که گرفتار شود و با هر مصیبتی که رو به رو شود، وقتی وارد بحر بیکران نهج البلاغه می شود، مرحمی بر دردش گذاشته و آلامش تسکین می یابد. حتی ادعیه آن بزرگوار -دعای کمیل- فراز فرازش دل را جلاء می دهد و انسان از کلمات قصارش شرمنده می شود.

علىّ انیس عاشقان ، علىّ پناه بى کسان

علىّ امیرمؤمنان ، که مدح او خدا کند

یا امیرالمومنین! از هر فصل طلایی تاریخ گهربارتان که بنویسم، یقین دارم که حق مطلب اداء نمی شود.

آب دریا را اگر نتوان کشید

هم به قدر تشنگی باید چشید

یا مولای! شب های احیاء برابر با شب ضربت خوردن و شهادت شما است. مرحوم پدرم در این ایام می فرمود:

آقا امیرالمومنین با فرق شکافته به دست اشق الاشقیاء، وقتی از مسجد به طرف خانه می رفت، دستور فرمودند طوری او را ببرند که زینبش با آن حال پدر را مشاهده نکند.

عرضه بداریم یا علی!  در کربلاء وقتی هوا تیره و تار شد و زینب محزون دید که زمین می لرزد و دوان دوان خود را به حسینش رساند، نیزه شکسته ها را کنار زد و بدن قطعه قطعه شده ی برادر را که سردر بدن نداشت را مشاهده کرد، کجا بودی؟ زینب دست برد زیر بدن و فرمود: خدایا! این قربانی را از آل محمد قبول بفرما. و بعد از آن لبها را به رگ های بریده ی برادرش نهاد و بوسید و به وصیت مادرش عمل کرد.

هرگز کسی چون من تن بی‌سر نبوسید
بوسیدم آنجایی که پیغمبر نبوسید
حیدر نبوسید، زهرا نبوسید
حتی نسیم، صحرا نبوسید

شیعیان یقین دارند هنگام جان دادن، شب اول قبر، در برزخ و قیامت، شما با محبت به دادشان خواهید رسید.

داستان کور خرابه نشین که با محبت شما دانه های انار خورده بود، دل هر دردمندی را به آتش می کشد.

برای هر مشکلی شیعیان از صمیم قلب می گویند: یا علی!

ای پدر عزیز! یتیمانِ شیر به دست، هرگز از تاریخ محو نمی شوند. به خاطر خدمت و رفتار امامشان، حاضر بوند، به سفارش دکتر، همه ی غذایشان که کاسه ای شیر بیش نبود را برای خوراک پدر یتیمان بدهند، شاید آن مظلوم عالم حالش خوب شود، اما شما به درجه ی رفیع شهادت نائل شدید و کریمانه وصیت به برخورد خوب با قاتل خود نمودید.

به جز از علی که گوید به پسر که قاتل من

چو اسیر توست اکنون، به اسیر کن مدارا

برو ای گدای مسکین، در خانه علی زن

که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را

 

و در بیست و یکم ماه مبارک رمضان با عالم فانی وداع نمود و امت یتیم گردید.

خدا حافظ ای خاطرات فدک

خداحافظ ای نان خشک و نمک

خداحافظ ای شهرغم پرورم

خداحافظ ای مهربان دخترم

یا امیرالمؤمنین! در کمال ناباوری به آستان ملائک پاسبانت، با پای خسته رسیدم. یقین کردم فقط دعوتم کردید.

شکر خدا که تیر دعا بر هدف رسید

روی سیاه من به ضریح نجف رسید

 

یا حضرت علی! واقعا دلم پَر می کشد دوباره به صحن و سرای با صفای شما بیایم .

 

در کعبه شد تولد و به محراب شد شهید

نازم به حسن مطلع و حسن ختام او

 

 



نوشته شده توسط صدیقه سجادی 97/3/15:: 12:41 صبح     |     () نظر